اخبار فوتبال

كودكي و علاقه به فوتبال
فرانچسكو توتي در ۲۷ سپتامبر ۱۹۷۶ در رم، پايتخت ايتاليا به دنيا آمد. او از كودكي علاقه عميقي به فوتبال داشت و زمان زيادي را در خيابان‌ها و زمين‌هاي فوتبال محلي مي‌گذراند. خانواده‌اش كه عاشق فوتبال بودند، او را هميشه تشويق مي‌كردند تا استعدادهايش را دنبال كند. در سنين كم وارد باشگاه‌هاي پايه رم شد و خيلي زود توانايي‌هاي ويژه‌اش را نشان داد. مربيان اوليه او، توتي را بازيكني با تكنيك بالا و ذهن فوتبالي ناب توصيف مي‌كردند. او در تيم‌هاي جوانان آ.اس. رم درخشيد و تبديل به يكي از اميدهاي بزرگ فوتبال ايتاليا شد. توتي هميشه آرزو داشت كه روزي در تيم بزرگسالان رم بدرخشد. اين رؤيا انگيزه اصلي او براي تلاش و تمرين‌هاي سخت بود.

 ورود به تيم بزرگسالان آ.اس. رم
توتي در سال ۱۹۹۲ و در ۱۶ سالگي اولين بازي حرفه‌اي خود را براي آ.اس. رم انجام داد. با ورود او به تيم اصلي، دوران تازه‌اي براي باشگاه آغاز شد. او در ابتدا به عنوان بازيكن جانشين بازي مي‌كرد اما خيلي زود به يكي از مهره‌هاي كليدي تبديل شد. سبك بازي خاص توتي، شامل دريبل‌هاي فني، پاس‌هاي دقيق و توانايي گلزني در لحظات حساس بود. در سال ۱۹۹۸، او به عنوان بازيكن جوان سال سري آ شناخته شد. توتي خيلي زود كاپيتان تيم شد و رهبري تيم را برعهده گرفت. با وجود پيشنهادهاي زياد از باشگاه‌هاي بزرگ اروپايي، او وفاداري خود به رم را حفظ كرد. در طول سال‌ها، توتي به نماد باشگاه تبديل شد و عشقش به رم زبانزد خاص و عام بود. بازي‌هاي درخشانش، هواداران را شيفته خود كرد.

 دوران اوج و موفقيت‌هاي باشگاهي
فرانچسكو توتي در دهه ۲۰۰۰ به اوج دوران ورزشي خود رسيد. او نقش مهمي در قهرماني آ.اس. رم در سري آ فصل ۲۰۰۰–۲۰۰۱ داشت؛ اين اولين قهرماني رم پس از ۱۸ سال بود. توتي در آن فصل با زدن ۱۳ گل، يكي از بهترين بازيكنان تيم بود. همچنين توانست چندين عنوان جام حذفي و سوپرجام ايتاليا را با رم كسب كند. مهارت ويژه توتي در ضربات آزاد و پنالتي، او را به گلزني مطمئن تبديل كرد. او بارها در لحظات حساس بازي‌ها گل‌هاي سرنوشت‌ساز زد. توانايي بازي در پست‌هاي مختلف هجومي به او انعطاف‌پذيري زيادي داد. با گذشت سال‌ها، توتي تبديل به اسطوره‌اي فراتر از باشگاه خود شد و در كل فوتبال ايتاليا به عنوان يكي از بهترين‌ها شناخته مي‌شد. محبوبيت او در رم بي‌نظير بود.

دوران كودكي و آغاز فوتبال
الساندرو دل پيرو در ۹ نوامبر ۱۹۷۴ در شهري كوچك به نام كونتيا در شمال ايتاليا متولد شد. از همان كودكي عشق عميقي به فوتبال داشت و ساعات زيادي را در خيابان‌ها و زمين‌هاي خاكي منطقه بازي مي‌كرد. والدينش، كه هميشه او را تشويق مي‌كردند، نقش مهمي در پرورش استعدادش داشتند. دل پيرو از همان سنين پايين وارد باشگاه‌هاي محلي شد و به سرعت استعدادش را نشان داد. مهارت در دريبل، تكنيك بالا و چابكي ويژه‌اش باعث شد در تيم‌هاي پايه برجسته شود. مربيانش او را به عنوان بازيكني با هوش فوتبال بالا و انگيزه فراوان توصيف مي‌كردند. در نوجواني توانست جايگاه ثابت در تيم نوجوانان پيدا كند. او به سرعت به يكي از اميدهاي فوتبال ايتاليا تبديل شد. رؤياي بازي در سطح جهاني هميشه در ذهنش بود.

 ورود به يوونتوس و آغاز دوران حرفه‌اي
در سال ۱۹۹۳، دل پيرو با انتقال به باشگاه يوونتوس، يكي از بزرگ‌ترين تيم‌هاي ايتاليا و اروپا، وارد فوتبال حرفه‌اي شد. در ابتدا به عنوان بازيكن جوان و نوظهور در تيم بزرگسالان بازي كرد و فرصت چنداني به او داده نمي‌شد. اما با نمايش‌هاي درخشان در تمرينات و بازي‌هاي محدود، توجه مربيان را جلب كرد. در سال‌هاي ابتدايي، دل پيرو به تدريج جايگاه خود را در تركيب اصلي تثبيت كرد. تكنيك، ديد بازي بالا و توانايي شگفت‌انگيزش در گلزني و پاس‌ گل دادن باعث شد به سرعت در بين هواداران محبوب شود. او به عنوان مهاجم يا هافبك هجومي در تيم بازي مي‌كرد و نقش كليدي در حملات يوونتوس داشت. حضور او در تيم مصادف بود با موفقيت‌هاي متعدد باشگاه در سري آ و جام‌هاي اروپايي. دل پيرو به تدريج به ستاره‌اي جهاني تبديل شد و نامش در فوتبال ايتاليا جاودانه گرديد.

موفقيت‌ها و ركوردهاي باشگاهي
دل پيرو طي سال‌ها حضورش در يوونتوس، ركوردهاي زيادي را به نام خود ثبت كرد. او با بيش از ۴۰۰ بازي و بيش از ۲۰۰ گل، به بهترين گلزن تاريخ باشگاه تبديل شد. دل پيرو در كسب ۶ عنوان قهرماني سري آ نقش مهمي داشت و همچنين دو بار قهرمان جام حذفي ايتاليا شد. در سطح اروپايي، او به فينال ليگ قهرمانان اروپا رسيد و در سال ۱۹۹۶ موفق به قهرماني در اين تورنمنت شد. مهارت ويژه‌اش در ضربات آزاد و پنالتي، او را به بازيكني خطرناك و مطمئن تبديل كرد. همچنين توانايي بازي در پست‌هاي مختلف هجومي، باعث شد مربيان از او به عنوان مهره‌اي چندكاره استفاده كنند. او در يوونتوس نه تنها بازيكني حرفه‌اي و گلزن، بلكه كاپيتاني تاثيرگذار و الگوي نسل‌هاي بعدي بود. دل پيرو در سال‌هاي اوجش، به نماد باشگاه تبديل شد و از محبوبيت بسيار بالايي برخوردار بود.

دوران كودكي و علاقه به فوتبال
آلن شيرر در تاريخ ۱۳ اوت ۱۹۷۰ در نيوكاسل، انگلستان به دنيا آمد. او در خانواده‌اي طبقه‌كارگر بزرگ شد كه علاقه زيادي به فوتبال داشتند. از كودكي، استعداد و علاقه‌اش به بازي با توپ كاملاً مشهود بود. او اغلب در حياط خانه يا خيابان‌هاي شهر با دوستانش بازي مي‌كرد. پدرش، كه مشوق اصلي‌اش بود، او را به تمرين و سخت‌كوشي ترغيب مي‌كرد. شيرر در دوران مدرسه‌اش نيز در تيم‌هاي محلي فوتبال مي‌درخشيد. با الهام از اسطوره‌هايي چون كوين كيگان، رؤياي بازي در ليگ برتر را در سر داشت. او به‌سرعت در تيم‌هاي پايه محلي مطرح شد. همين عملكردها مسير ورودش به دنياي حرفه‌اي فوتبال را هموار ساخت.

شروع حرفه‌اي با ساوت‌همپتون
شيرر دوران حرفه‌اي خود را با باشگاه ساوت‌همپتون آغاز كرد. در سال ۱۹۸۸، و تنها در ۱۷ سالگي، اولين بازي‌اش در ليگ دسته اول را انجام داد. او در يكي از نخستين بازي‌هايش موفق شد در برابر آرسنال، هت‌تريك كند. همين عملكرد باعث شد توجه رسانه‌ها و باشگاه‌هاي بزرگ به او جلب شود. شيرر در ساوت‌همپتون به‌عنوان مهاجمي قوي، شوت‌زن و بي‌رحم شناخته شد. او به سرعت رشد كرد و به يكي از اميدهاي آينده فوتبال انگليس تبديل شد. در طول دوران حضورش در اين تيم، تجربه و اعتماد به نفس زيادي كسب كرد. عملكردش در اين دوران، زمينه‌ساز انتقالش به باشگاهي بزرگ‌تر شد. او آماده برداشتن گامي بزرگ در دوران حرفه‌اي‌اش بود.

 درخشش در بلكبرن و قهرماني تاريخي
در سال ۱۹۹۲، آلن شيرر با مبلغي قابل توجه به باشگاه بلكبرن روورز پيوست. اين انتقال يكي از مهم‌ترين انتقال‌هاي آن زمان در فوتبال انگليس بود. شيرر بلافاصله در بلكبرن گل‌زني را آغاز كرد و به يكي از ستارگان ليگ بدل شد. او در فصل ۹۵–۱۹۹۴ موفق شد بلكبرن را پس از ده‌ها سال به قهرماني ليگ برتر برساند. در آن فصل، شيرر ۳۴ گل به ثمر رساند و عنوان آقاي گل را نيز كسب كرد. قدرت بدني بالا، ضربات سر استثنايي و شوت‌هاي دقيق از ويژگي‌هاي بارز او بودند. شيرر محبوب هواداران بلكبرن شد و نامش در تاريخ باشگاه جاودانه ماند. در سه فصل حضورش، ۱۱۲ گل براي تيم به ثمر رساند. دوران بلكبرن، شيرر را به يكي از بهترين مهاجمان اروپا تبديل كرد.

پيش‌زمينه‌اي از يك پديده نوظهور
پيش از رسيدن به اولين بازي حرفه‌اي، وين روني در آكادمي اورتون نمايش‌هاي فوق‌العاده‌اي داشت. او از همان ابتدا با مهارت، قدرت بدني و گل‌زني‌اش، تفاوتي چشمگير با هم‌رده‌هاي خود نشان داد. مربيان اورتون در مورد او مي‌گفتند: "او براي بازي در سطح بالا ساخته شده است." روني در تيم‌هاي پايه بارها ركورد گل‌زني شكست و نامش در محافل فوتبالي پيچيد. در حالي كه هنوز نوجواني بيش نبود، خبرنگاران ورزشي انگلستان از او به‌عنوان ستاره‌اي آينده‌دار ياد مي‌كردند. هواداران اورتون مشتاق بودند استعداد تازه‌اي را در تيم اول ببينند. باشگاه نيز براي او برنامه‌ريزي دقيقي داشت تا در زمان مناسب وارد تيم اصلي شود. اين زمان خيلي زودتر از انتظار فرارسيد. همه چيز براي ورود رسمي او به دنياي حرفه‌اي آماده بود.

 روز تاريخي: اولين بازي در ليگ برتر
در تاريخ ۱۷ اوت ۲۰۰۲، وين روني نخستين بازي رسمي خود را براي تيم بزرگسالان اورتون انجام داد. او تنها ۱۶ سال و ۹ ماه داشت و يكي از جوان‌ترين بازيكنان تاريخ ليگ برتر انگلستان محسوب مي‌شد. اين بازي مقابل تيم تاتنهام در ورزشگاه گوديسون پارك برگزار شد. روني در نيمه دوم وارد زمين شد و عملكردي فراتر از انتظار داشت. او چند بار خط دفاعي حريف را به دردسر انداخت و نشان داد از فشار بازي حرفه‌اي نمي‌ترسد. هرچند در اين ديدار گل نزد، اما قدرت بدني و ذهن آماده‌اش جلب توجه كرد. تماشاگران اورتون از ديدن اين پديده‌ي جوان به وجد آمدند. اين بازي شروعي بود بر فصلي تازه در فوتبال انگلستان. نام "وين روني" از آن روز به بعد در ذهن‌ها ماندگار شد.

گل طلايي برابر آرسنال؛ تولد يك ستاره
چند هفته پس از اولين بازي، روني در تاريخ ۱۹ اكتبر ۲۰۰۲، مقابل آرسنال گل افسانه‌اي خود را به ثمر رساند. او توپ را در پشت محوطه جريمه گرفت، چرخيد و با ضربه‌اي بي‌نقص، دروازه ديويد سيمن، دروازه‌بان افسانه‌اي آرسنال، را باز كرد. اين گل باعث شد اورتون با نتيجه ۲-۱ پيروز شود و نوار شكست‌ناپذيري ۳۰ بازي آرسنال شكسته شود. با اين گل، روني به جوان‌ترين گلزن تاريخ ليگ برتر در آن زمان تبديل شد. لحظه‌اي كه توپ وارد دروازه شد، ورزشگاه منفجر شد. گزارشگر بازي با جمله معروف "Remember the name: Wayne Rooney" او را جاودانه كرد. اين گل آغاز شهرت جهاني او بود. رسانه‌ها و مردم او را "پديده" و "گل‌زن مادرزاد" ناميدند. يك ستاره واقعي متولد شده بود.

علاقه‌مندي از سنين كودكي
وين روني از همان دوران كودكي در ليورپول، علاقه زيادي به فوتبال داشت. او بيشتر وقت خود را در خيابان‌ها و زمين‌هاي خاكي با توپ سپري مي‌كرد. انرژي بي‌پايان، جسارت در بازي و عشق ذاتي به گلزني از ويژگي‌هاي بارز او بود. پدر و مادرش خيلي زود متوجه استعداد خاص فرزندشان شدند. حتي معلمان مدرسه نيز به بازي‌هاي درخشان روني در حياط مدرسه اشاره مي‌كردند. او از پنج سالگي در تيم‌هاي محلي شركت مي‌كرد و نسبت به هم‌سن‌وسالانش مهارت بالاتري داشت. استعداد طبيعي‌اش در كنترل توپ، سرعت و قدرت بدني در اين سن، غيرمعمول بود. روني از ابتدا مي‌دانست كه فوتبال قرار است بخش اصلي زندگي‌اش باشد. بازي با برادرانش هم باعث تقويت مهارت‌ها و روحيه رقابت در او شد.

آغاز در تيم محلي Copplehouse
نخستين تيم جدي روني، باشگاه محلي "كوپل‌هاوس" در ليورپول بود. او در اين تيم محلي درخشيد و به‌سرعت توجه مربيان را جلب كرد. روني در بيشتر مسابقات اين رده سني گلزني مي‌كرد و گاهي اختلاف سطحش با ديگر بازيكنان كاملاً مشهود بود. در بسياري از بازي‌ها، بيش از سه يا چهار گل به‌تنهايي به ثمر مي‌رساند. مربيان از او به عنوان بازيكني «فوق‌العاده زودرس» ياد مي‌كردند. او همزمان در تيم مدرسه نيز مي‌درخشيد و افتخارات زيادي كسب كرد. بازي‌هاي او آن‌قدر تأثيرگذار بود كه حتي رسانه‌هاي محلي نيز به او توجه نشان دادند. همين عملكرد فوق‌العاده باعث شد باشگاه‌هاي بزرگ به سراغش بيايند. استعداد روني ديگر محدود به زمين‌هاي محلي نبود؛ او آماده قدم بعدي بود.

 ورود به آكادمي اورتون
در سن ۹ سالگي، وين روني به آكادمي فوتبال باشگاه اورتون پيوست. اين انتقال گامي مهم و رسمي براي ورود به فوتبال حرفه‌اي بود. باشگاه اورتون خيلي زود فهميد كه با استعدادي استثنايي روبه‌روست. روني در تمامي رده‌هاي سني آكادمي اورتون، بهترين گلزن تيم بود و ركوردهاي زيادي ثبت كرد. در يك فصل، او بيش از ۱۰۰ گل براي تيم نوجوانان به ثمر رساند. قدرت بدني، هوش فوتبالي و اراده‌ي بالاي او مورد تحسين مربيان آكادمي قرار گرفت. حتي در سن ۱۴ سالگي، برخي معتقد بودند او مي‌تواند در تيم بزرگسالان نيز رقابت كند. در آكادمي، مهارت‌هاي تاكتيكي و فني روني بيش‌ازپيش توسعه يافت. او هر روز بيشتر به ستاره‌اي بالقوه در فوتبال انگليس تبديل مي‌شد.

كودكي در ليورپول و آغاز عشق به فوتبال
وين روني در تاريخ ۲۴ اكتبر ۱۹۸۵ در منطقه كروكستث، ليورپول به دنيا آمد. او در خانواده‌اي طبقه‌كارگر و ايرلندي‌تبار بزرگ شد كه علاقه زيادي به فوتبال داشتند. از كودكي، عشق وين به توپ واضح بود؛ او اغلب در كوچه و خيابان با برادرانش بازي مي‌كرد. روني از سنين پايين مهارت فوق‌العاده‌اي در دريبل، شوت و بازي‌خواني از خود نشان داد. مدرسه‌اش او را يكي از بااستعدادترين شاگردان ورزشي معرفي كرده بود. در همان دوران كودكي، به تيم‌هاي محلي مانند كوپِل‌هاوس پيوست و استعدادش بيشتر شكوفا شد. خانواده‌اش هميشه پشت او بودند و در تمام تمرين‌ها و مسابقات حمايت مي‌كردند. اين عشق به فوتبال به بخش جدايي‌ناپذيري از زندگي‌اش تبديل شد. رشد روني از كوچه‌هاي ليورپول آغاز شد، جايي كه رؤياي يك قهرمان متولد شد.

 شروع حرفه‌اي با اورتون؛ گل درخشان نوجوان
در سن ۹ سالگي، وين روني به آكادمي باشگاه اورتون پيوست، جايي كه خيلي زود درخشيد. او در رده‌هاي سني مختلف باشگاه گل‌هاي زيادي به ثمر رساند و به سرعت مورد توجه قرار گرفت. در سال ۲۰۰۲، تنها در ۱۶ سالگي، براي تيم بزرگسالان اورتون در ليگ برتر به ميدان رفت. گل شگفت‌انگيزش به آرسنال در همان سال او را به شهرتي ملي رساند. اين گل باعث شد ركورد جوان‌ترين گلزن ليگ برتر را از آن خود كند. هواداران اورتون او را "پسر طلايي" مي‌ناميدند. نمايش‌هاي جسورانه، قدرت بدني بالا و خلاقيت در بازي، روني را به يكي از پديده‌هاي فوتبال انگليس تبديل كرد. مطبوعات و مربيان، آينده‌اي درخشان براي او پيش‌بيني مي‌كردند. اين آغاز طوفاني، توجه باشگاه‌هاي بزرگ را به سمت او جلب كرد.

دوران طلايي با منچستريونايتد
در تابستان ۲۰۰۴، وين روني با مبلغي نزديك به ۲۷ ميليون پوند به منچستريونايتد پيوست. او در اولين بازي‌اش در ليگ قهرمانان اروپا براي اين تيم، هت‌تريك كرد و همه را شگفت‌زده ساخت. روني در طول بيش از يك دهه حضور در يونايتد، تبديل به گلزن اول باشگاه شد. او با بازيكناني چون كريستيانو رونالدو، پل اسكولز و رايان گيگز تيمي افسانه‌اي ساختند. زير نظر سر الكس فرگوسن، روني پنج قهرماني ليگ برتر، يك ليگ قهرمانان اروپا و چند جام داخلي ديگر را كسب كرد. او به خاطر تعصب، قدرت فيزيكي و بازي بي‌وقفه‌اش شهرت يافت. گل‌هاي زيبا، بازي‌خواني بالا و فداكاري در زمين او را به چهره‌اي محبوب تبديل كرد. روني در نهايت با ۲۵۳ گل، بهترين گلزن تاريخ باشگاه شد. دوران حضورش در منچستر يكي از درخشان‌ترين دوره‌هاي يك فوتباليست انگليسي بود.

تولد در شهر چستر؛ آغاز يك مسير متفاوت
مايكل اوون در تاريخ ۱۴ دسامبر ۱۹۷۹ در شهر كوچك چستر، واقع در شمال غرب انگلستان به دنيا آمد. او چهارمين فرزند خانواده‌اي بود كه فضاي خانه‌شان با ورزش و رقابت گره خورده بود. از همان ابتدا، نشانه‌هايي از تحرك و انرژي فوق‌العاده در وجود او ديده مي‌شد. خانواده‌اش از طبقه متوسط جامعه بودند اما عشق به ورزش در آن‌ها پررنگ بود. تولد مايكل در چنين فضايي، مسير زندگي‌اش را از ابتدا به‌سمت فعاليت‌هاي ورزشي سوق داد. محله‌اي كه در آن بزرگ شد، پر از زمين‌هاي خاكي و فوتبال‌هاي خياباني بود. از نوزادي علاقه‌اش به توپ‌هاي پلاستيكي بيشتر از اسباب‌بازي‌هاي معمول بود. خانواده‌اش خيلي زود متوجه تمايز رفتاري او شدند. تولد مايكل، آغازي بود بر ظهور يكي از ستارگان آينده فوتبال انگلستان.

 پدري فوتباليست؛ نقش پررنگ تري اوون
پدر مايكل، تري اوون، بازيكن سابق فوتبال حرفه‌اي در ليگ انگلستان بود. او سال‌ها در باشگاه‌هايي نظير چستر سيتي و اورتون بازي كرده بود و با فضاي رقابت و تمرين آشنا بود. تري پس از بازنشستگي به‌دنبال انتقال تجربه‌اش به فرزندانش بود و مايكل بيش از همه گوش شنوا داشت. از همان خردسالي، تري اوون با او تمرينات ابتدايي فوتبال انجام مي‌داد و مهارت‌هاي پايه را آموزش مي‌داد. آن‌ها اغلب در حياط خانه يا زمين‌هاي محلي ساعت‌ها تمرين مي‌كردند. تري همچنين تلاش مي‌كرد تا مايكل را از نظر ذهني براي دنياي حرفه‌اي آماده كند. حمايت پدر به‌عنوان يك مربي خصوصي و مشاور دلسوز، نقش مهمي در رشد سريع مايكل داشت. پدرش نه تنها يك مربي بلكه الهام‌بخش اصلي او در فوتبال بود. رابطه پدر و پسر به‌وضوح پايه‌گذار يك مسير درخشان شد.

 حمايت بي‌وقفه مادر در پشت‌صحنه
در كنار نقش پررنگ پدر، مادر مايكل نيز نقش حمايتي بسيار ارزشمندي ايفا كرد. او مسئول مديريت امور روزمره خانواده بود و همواره اطمينان حاصل مي‌كرد كه مايكل به‌درستي تغذيه كند و به موقع استراحت داشته باشد. حضور آرام و مطمئن مادر در كنار زمين‌هاي تمرين، به مايكل اعتماد به‌نفس مي‌داد. او در همه مسابقات كوچك كودكان شركت مي‌كرد و پسرش را تشويق مي‌نمود. برخلاف برخي والدين كه فشار زيادي به فرزند وارد مي‌كنند، مادر او همواره بر آرامش و تعادل تأكيد داشت. اين رويكرد باعث شد مايكل با عشق، نه اجبار، به فوتبال ادامه دهد. حتي در دوران مدرسه، مادرش برنامه‌هاي درسي و تمريني‌اش را هماهنگ مي‌كرد. حضور او پشت‌صحنه، سكويي بود كه مايكل را براي اوج گرفتن آماده كرد. نقش مادرش كمتر ديده شد، اما حياتي بود.

تولد در خانواده‌اي ورزشي
مايكل اوون در تاريخ ۱۴ دسامبر ۱۹۷۹ در شهر چستر، انگلستان متولد شد. او در خانواده‌اي با پيش‌زمينه ورزشي بزرگ شد؛ پدرش، تري اوون، فوتباليستي حرفه‌اي بود كه در دهه ۷۰ براي تيم‌هايي چون اورتون و چستر سيتي بازي كرده بود. مادرش نيز از او در تمام مراحل كودكي و ورزشي‌اش حمايت كامل مي‌كرد. بودن در چنين خانواده‌اي باعث شد مايكل از همان ابتدا با مفهوم رقابت و تلاش آشنا باشد. فضاي خانه‌ آن‌ها اغلب با گفتگو درباره فوتبال، تمرين و بازي‌هاي هفتگي پر مي‌شد. تري اوون به عنوان پدر، راهنماي اصلي مايكل در مسير فوتبالي‌اش بود. اين تربيت ورزشي نقش مهمي در شكل‌گيري شخصيت حرفه‌اي او داشت. اوون از همان ابتدا ياد گرفت كه تمرين و انضباط مهم‌ترين عوامل پيشرفت هستند. خانواده‌اش پايه‌گذار اصلي موفقيت‌هاي آينده‌اش بودند.

علاقه زودهنگام به توپ و گلزني
مايكل اوون از سه يا چهار سالگي با توپ فوتبال خو گرفت و علاقه‌اش به بازي با سرعتي چشمگير رشد كرد. حتي در سنين پايين، كنترل توپ و حس موقعيت‌يابي‌اش فراتر از سنش بود. او علاقه خاصي به تماشاي مسابقات فوتبال و تحليل بازي‌ها از خود نشان مي‌داد. پدرش با ديدن اين استعداد، آموزش‌هاي اصولي را از همان دوران كودكي آغاز كرد. مايكل بيشتر وقت خود را با توپ سپري مي‌كرد و بازي با هم‌محلي‌ها بخش مهمي از روزهايش بود. گلزني براي او نه فقط يك هدف، بلكه نوعي شور و شوق ذاتي به حساب مي‌آمد. حتي مربيان مهدكودك نيز متوجه دقت و تمركز خاصش روي فوتبال شده بودند. اين علاقه زودهنگام زمينه‌ساز موفقيت‌هاي سال‌هاي بعد شد. فوتبال از همان ابتدا در خون او جريان داشت.

نخستين تيم‌هاي محلي و شكوفايي استعداد
مايكل اوون خيلي زود به تيم‌هاي فوتبال محلي در منطقه چستر پيوست و بلافاصله از ديگر بازيكنان متمايز شد. در تيم مدرسه‌ ابتدايي‌اش، ركورد گلزني در يك فصل را شكست و مربيانش به استعداد بي‌نظير او اعتراف كردند. در سن ۸ سالگي، بسياري از باشگاه‌هاي بزرگ انگلستان به دنبال جذب او بودند. عملكرد فوق‌العاده‌اش در رقابت‌هاي بين‌مدرسه‌اي باعث شهرت منطقه‌اي‌اش شد. در يكي از مسابقات مهم نوجوانان، او بيش از ۱۰ گل به ثمر رساند. پدرش با دقت مسير حرفه‌اي او را هدايت مي‌كرد و مراقب بود تحت فشار قرار نگيرد. مايكل از نظر فني، تاكتيكي و ذهني بسيار جلوتر از هم‌سن‌هاي خود بود. باشگاه ليورپول يكي از اولين تيم‌هايي بود كه به او پيشنهاد داد. استعداد طبيعي‌اش زمينه‌ساز ورود به دنياي حرفه‌اي شد.

 ورود به آكادمي ليورپول
در سن ۱۱ سالگي، مايكل اوون به آكادمي جوانان باشگاه ليورپول پيوست. اين لحظه، آغاز فصل تازه‌اي در زندگي‌اش بود؛ جايي كه مي‌توانست استعدادش را در سطح بالاتري شكوفا كند. او خيلي سريع خود را با ساختار حرفه‌اي آكادمي وفق داد. مربيان تحت تأثير دقت در پاس، سرعت انفجاري و تمام‌كنندگي دقيقش قرار گرفتند. در مسابقات رده‌سني، او هر فصل ركورد گلزني جديدي ثبت مي‌كرد. باشگاه از همان ابتدا برنامه بلندمدتي براي رشد او طراحي كرد. حتي بازيكنان بزرگ‌سال نيز گاهي براي تماشاي بازي او به تمرينات نوجوانان مي‌آمدند. ورود به آكادمي، تبديل به سكوي پرتاب مايكل به سطح اول فوتبال شد. او با تلاش و استعدادش، آينده‌اي روشن را پيش رو قرار داد.

كودكي و آغاز فوتبال در خانواده‌اي فوتبالي
مايكل اوون در ۱۴ دسامبر ۱۹۷۹ در چستر انگلستان متولد شد. پدرش، تري اوون، فوتباليستي حرفه‌اي بود و همين موضوع تأثير زيادي در گرايش مايكل به فوتبال داشت. او از كودكي تحت آموزش و نظارت پدرش رشد كرد و از سنين پايين استعداد خيره‌كننده‌اي از خود نشان داد. اوون از شش سالگي در تيم‌هاي محلي بازي مي‌كرد و خيلي زود از هم‌سن‌هايش جلو افتاد. با ثبت ركوردهاي گلزني در تيم‌هاي پايه، توجه باشگاه‌هاي بزرگ را جلب كرد. در دوران مدرسه نيز بارها به‌عنوان بازيكن برتر انتخاب شد. خانواده‌اش هميشه از او حمايت كردند و نقش مهمي در پيشرفت سريع او داشتند. عشق به گلزني از همان ابتدا در خون او بود. همين ويژگي‌ها باعث شد كه در سن ۱۱ سالگي با ليورپول قرارداد مقدماتي امضا كند.

 درخشش در ليورپول و تبديل شدن به ستاره جوان
مايكل اوون در سال ۱۹۹۶ به تيم جوانان ليورپول پيوست و خيلي سريع به تيم اصلي راه پيدا كرد. او در فصل ۹۸–۱۹۹۷ اولين بازي رسمي‌اش را انجام داد و بلافاصله توجه همه را جلب كرد. سرعت بالا، هوش بازي و قدرت تمام‌كنندگي، از ويژگي‌هاي بارز او بود. در فصل‌هاي ابتدايي حضورش، بارها عنوان بهترين گلزن ليورپول را از آن خود كرد. او در سن ۱۸ سالگي برنده جايزه كفش طلاي ليگ برتر شد. اوون در مهم‌ترين بازي‌ها براي تيم گل مي‌زد و به يكي از مهره‌هاي كليدي تبديل شده بود. در كنار بازيكناني چون استيون جرارد و رابي فاولر، خط حمله قدرتمندي تشكيل دادند. هواداران ليورپول عاشق سبك بازي و فروتني‌اش بودند. او طي ۸ فصل براي ليورپول بيش از ۱۰۰ گل به ثمر رساند.

 افتخارآفريني در تيم ملي انگلستان
مايكل اوون در سال ۱۹۹۸ و در حالي‌كه تنها ۱۸ سال داشت، براي اولين بار پيراهن تيم ملي انگلستان را در جام جهاني به تن كرد. در همان تورنمنت، با گل فوق‌العاده‌اش به آرژانتين در مرحله يك‌هشتم نهايي، به شهرتي جهاني دست يافت. اين گل يكي از به‌يادماندني‌ترين گل‌هاي تاريخ جام جهاني است. اوون به‌سرعت به يكي از مهاجمان اصلي تيم ملي تبديل شد. در تورنمنت‌هاي مهم مانند يورو ۲۰۰۰ و جام جهاني ۲۰۰۲، نقش مهمي در خط حمله انگلستان داشت. همكاري‌اش با ديويد بكام و پل اسكولز، خط تهاجمي قدرتمندي ساخته بود. او به خاطر بازي‌هاي سرعتي‌اش، براي دفاع حريف كابوس بود. در مجموع، او در ۸۹ بازي ملي، ۴۰ گل براي انگلستان به ثمر رساند. تا سال‌ها، او چهره اول خط حمله تيم ملي باقي ماند.

كشف استعداد توسط استعدادياب‌هاي ليورپول
استعداد استيون جرارد در سنين پايين در مسابقات محلي فوتبال به چشم آمد. مربيان تيم‌هاي محلي از مهارت، هوش فوتبالي و قدرت بدني او شگفت‌زده بودند. در يكي از بازي‌ها، يكي از استعدادياب‌هاي باشگاه ليورپول او را زير نظر گرفت. عملكرد بي‌نقص او در زمين باعث شد كه به باشگاه معرفي شود. در همان سن ۹ سالگي، باشگاه ليورپول تصميم گرفت جرارد را به آكادمي جوانان خود دعوت كند. اين لحظه، آغاز راهي مهم براي پسري بود كه از كودكي روياي بازي در آنفيلد را در سر داشت. خانواده‌اش نيز با افتخار و حمايت، او را در اين مسير همراهي كردند. براي پسري كه از محله‌اي معمولي مي‌آمد، اين يك فرصت طلايي بود. استعداد ذاتي‌اش بالاخره ديده شده بود و آينده‌اي متفاوت در انتظارش بود.

اولين روزها در آكادمي؛ تطبيق با دنياي جديد
ورود به آكادمي ليورپول براي استيون جرارد، تجربه‌اي هيجان‌انگيز اما چالش‌برانگيز بود. او حالا وارد محيطي شده بود كه رقابت در آن بسيار شديدتر و ساختارمندتر از تيم‌هاي محلي بود. بازيكنان زيادي با استعداد بالا در آنجا حضور داشتند و همه مي‌خواستند پيشرفت كنند. استيون به سرعت فهميد كه بايد از نظر بدني، ذهني و فني خود را ارتقا دهد. در تمرينات ابتدايي كمي خجالتي و محتاط بود اما با گذر زمان اعتمادبه‌نفس پيدا كرد. مربيان متوجه تمركز بالا و تلاش بي‌وقفه‌اش شدند. او شروع كرد به يادگيري اصول تاكتيكي حرفه‌اي و نحوه‌ي صحيح تمرين كردن. جرارد كم‌كم با فضا اخت گرفت و در جلسات تمريني درخشيد. اين دوران براي شكل‌گيري شخصيت و پايه‌گذاري حرفه‌اش بسيار حياتي بود.

 رشد فني و درخشش در رده‌هاي پايه
در طول سال‌هاي حضورش در آكادمي، استيون جرارد به‌طور مداوم پيشرفت كرد. او ابتدا در پست‌هاي مختلف امتحان شد تا بهترين جايگاهش در زمين مشخص شود. مربيان خيلي زود متوجه شدند كه خط مياني جايگاه طبيعي اوست. در اين پست، مي‌توانست با قدرت فيزيكي، هوش تاكتيكي و تكنيك بالا بدرخشد. جرارد خيلي سريع از هم‌تيمي‌هايش جلو افتاد و در اكثر بازي‌ها كاپيتان تيمش بود. او با سخت‌كوشي، جايگاه ثابتي در تركيب تيم پايه پيدا كرد. در مسابقات مهم، با گل‌هاي سرنوشت‌ساز و پاس‌هاي دقيق، توجه زيادي را جلب كرد. مسئولان باشگاه به‌طور ويژه عملكرد او را زير نظر داشتند. تمرينات منظم، رقابت مستمر و حمايت مربيان، باعث پرورش توانايي‌هايش شد. در اين دوره بود كه شخصيت حرفه‌اي و ذهن برنده در وجودش نهادينه شد.